نگاهی به آغاز و گسترش طرح افشان در قالی‌های ایران (مطالعه موردی: قالی امپراتور (افشان- جانوری) محفوظ در موزۀ متروپلیتن نیویورک)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

عضو هیات‌علمی گروه فرش، دانشکده هنر، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران

چکیده

فرش‌های مختلفی همچون لچک و ترنج، محرابی، شکارگاهی، باغی و گلدانی در عصر صفوی بافته شده است. در این میان، طرحی جذاب و متفاوت با طرح‌های مورد اشاره دیده می‌شود که در اکثر منابع غیرفارسی، هراتی نامیده می‌شود و با توجه به‌عنوان می‌توان گفت به ناحیۀ خراسان تعلق دارد. این طرح در بازار و برخی از منابع فارسی با نام افشان شاه‌عباسی، افشان یا افشون شناخته می‌گردد. علاوه بر مناطق روستایی و عشایری خراسان در سایر نواحی معتبری همچون اصفهان، تبریز، کاشان و کرمان نیز مورد استقبال بوده است. طرح هراتی از بندهای ختایی، به همراه گل‌های شاه‌عباسی و اسلیمی ابری تشکیل شده و عمده‌ رنگ‌های آن لاکی، کرم و سورمه‌ای است. به‌احتمال فراوان این نقش برای اولین بار در هنر‌های تزیینی تیموریان به‌ویژه کتاب‌آرایی و کاشی‌‌کاری استفاده شده و با گذشت زمان موردتوجه طراحان فرش قرار گرفته است. هنرمندان عصر صفوی به دو صورت افشان شاه‌عباسی گل‌درشت و افشان جانوری این طرح را بافته‌اند. قالی مشهور به امپراتور محفوظ در موزۀ هنرهای زیبای متروپلیتن نیویورک، شاخص‌ترین اثری است که در آن نقوش ختایی با نقوش جانوری ترکیب یافته‌اند. این اثر زیبا و منحصربه‌فرد، علاوه بر شاخصه‌های هنری ایران، تأثیراتی از هنر‌های تزیینی نواحی شرق ایران را در خود دارد و با توجه به اجرای نقوش و نوع ترکیب‌بندی، احتمالاً در شهر تبریز یا تحت تأثیر نگارگران شاخص مکتب تبریز دوم طراحی شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که کدام مکتب نگارگری در پیدایی و اعتلای طرح افشان سهم بسزایی داشته‌ و همچنین قالی امپراتور در کدام مکتب ایرانی به‌احتمال طراحی و اجرا شده است؟ این پژوهش به‌صورت توصیفی-تحلیلی و مطالعه اسنادی انجام گرفته است و هدف از اجرای آن، شناسایی و معرفی ویژگی‌های شاخص قالی امپراتور محفوظ در موزۀ متروپلیتن نیویورک است. در بررسی فرش‌های صفوی مشخص گردید که هنرمندان خراسانی کمتر از نقوش جانوری برای تزیین فرش استفاده کرده‌اند و بیشترین قالی‌های مزیّن به نقوش جانوری، متعلق به نواحی شمال غرب یا جنوب ایران هستند. لازم به ذکر است که طراح فرش در اجرای نقوش تزیینی مهارت بسیار بالایی در ترسیم جزییات و حالات نقش به‌کاربرده است که مشابه آن را در قالی‌های صفوی نواحی غربی شاهد هستیم. با توجه به مشابهت‌هایی که با برخی از آثار نگارگری مکتب دوم تبریز دارد، این احتمال وجود دارد که طرح قالی زیر نظر نگارگران مکتب دوم تبریز انجام شده باشد.

کلیدواژه‌ها


 آبادی‌باویل، محمد. (1358). ظرایف و طرایف یا مضاف و منصوب‌های شهرهای اسلامی و پیرامون. تبریز: انجمن استادان زبان و ادبیات.
آذرپاد، حسن؛ و فضل‌الله حشمتی‌رضوی. (1372). فرش نامه ایران. تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
آژند، یعقوب. (1384). سلطان محمد نقاش. تهران: فرهنگستان هنر.
آژند، یعقوب. (1387). مکتب نگارگری هرات. تهران: فرهنگستان هنر.
آمیه، پیر. (1384). تاریخ عیلام. ترجمه شیرین بیانی. تهران: دانشگاه تهران.
اتینگهاوزن، ریچارد؛ و احسان یارشاطر. (1379). اوج‌های درخشان هنر ایران. ترجمه هرمز عبداللهی و رویین پاکباز، تهران: آگاه.
ادواردز، سیسیل. (1368). قالی ایران. ترجمه مهین‌دخت صبا. تهران: فرهنگسرا.
استخری، ابو ابراهیم. (1347). المسالک و الممالک. به‌کوشش ایرج افشار. تهران: بنگاه نشر و ترجمه.
اسعد گرگانی، فخرالدین. (1386). ویس و رامین. مقدمه و تصحیح محمد روشن. تهران: صدای معاصر.
اشپوهلر. ف؛ و همکاران. (1380). تاریخ ایران در دوره صفویان. ترجمه یعقوب آژند. تهران: جامی.
انوری، حسن. (1382). فرهنگ فشرده سخن. تهران: سخن.
پاکباز، رویین. (1378). دائره‌المعارف هنر. تهران: معاصر.
پاکباز، رویین. (1390). نقاشی ایران از دیرباز تا امروز. تهران: زرین و سیمین.
پرهام، سیروس. (1371). دستبافته‌های عشایری و روستایی فارس. ج2. تهران: امیرکبیر.
پوپ، آرتر اپم؛ و فیلیس آکرمن. (1387). سیری در هنر ایران (از دوران پیش‌ از تاریخ تا امروز. ج13-11، 6. ترجمه نجف دریابندری و همکاران، تهران: علمی و فرهنگی.
پورتر، ونیتا. (1380). کاشی‌های اسلامی. ترجمه مهناز شایسته‌فر. تهران: موسسه مطالعات هنر اسلامی.
جکسون، پیتر؛ و لورنس لاکهارت. (1393). تاریخ ایران کمبریج دورۀ تیموری. ترجمه تیمور قادری. تهران: مهتاب.
حسینی‌راد، عبدالمجید؛ و همکاران. (1384). شاهکارهای نگارگری ایران. تهران: موزه هنرهای معاصر.
حشمتی‌رضوی، فضل‌الله. (1387). تاریخ فرش، سیر تحول و تطور فرش‌بافی ایران. تهران: سمت.
دانشگر، احمد. (1372). فرهنگ جامع فرش ایران. تهران: دی.
دهخدا، علی‌اکبر. (1373). لغت‌نامه. ج 14، 8، 2. تهران: دانشگاه تهران.
دیماند، موریس اسون. (1336). راهنمای صنایع اسلامی. ترجمه عبدالله فریار. تهران: بنگاه نشر و ترجمه کتاب.
ریاضی، محمدرضا. (1375). فرهنگ مصور اصطلاحات هنر ایران. تهران: دانشگاه الزهرا.
صرافی، محمود. (1375). فرهنگ گویش کرمانی. تهران: سروش.
فرنو، بهروز؛ و اکرم محمدی‌محقق. (1384). منشاء فرهنگ، تمدن و هنر در بین‌النهرین کهن. تهران: سوره مهر.
فریه، ر. دبلیو. (1374). هنرهای ایران. ترجمه پرویز مرزبان. تهران: فرزان.
کری‌ولش، استورات. (1384). نقاشی ایرانی نسخه نگاره‌های عهد صفوی. ترجمه احمدرضا تقاء، تهران: فرهنگستان هنر.
کمندلو، حسین؛ و محمدعلی رجبی. (1394). «بررسی کتیبۀ درخت سخنگو در هنر فلزکاری خراسان (سده‌های 6 و 7ق/ 12 و 13م)». پژوهشنامه خراسان بزرگ، (شماره 20)، 31- 11.
کمندلو، حسین. (1395). طرح و نقش در فرش‌های عشایری و روستایی خراسان شمالی. سمنان: دانشگاه سمنان.
کن‌بای، شیلا. (1382). نقاشی ایرانی. ترجمه مهدی حسینی. تهران: دانشگاه هنر.
کوپر، جی. سی. (1379). فرهنگ مصور نمادهای سنتی. ترجمه ملیحه کرباسیان. تهران: فرشاد.
کونل، ارنست. (1368). هنر اسلامی. ترجمه هوشنگ طاهری. بی‌جا: طوس.
گانزرودن، اروین. (2537). قالی ایران- شاهکار هنر. بی‌جا: اتکا.
گرابر، اولگ. (1390). مروری بر نگارگری ایرانی. ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند. تهران: فرهنگستان هنر.
محمدحسن، زکی. (1363). تاریخ صنایع ایران بعد از اسلام. ترجمه محمدعلی خلیلی. تهران: اقبال.
یارشاطر، احسان. (1383). تاریخ و هنر فرش‌بافی در ایران. ترجمه ر. لعلی خمسه. تهران: نیلوفر.
Canby, Shila R. (2014). The Shahnama of Shah Tahmasb The Persian Book of King. Tehran: Vijeh Nasher.
Pop, Arthr Upham; and Ackerman, Phyllis. (1977). A Survey of Persian Art. (Vol XII). Tehran: Sorosh Press.